بخش اول
کبد انسان منبع پخش انرژی و مواد غذایی به تمام سلول ها بدن است. این عضو اعجاز انگیز بدن از توانایی فوق العاده ای برخوردار است و می تواند خود را ترمیم کند.
مواد غذایی پس از مراحل هضم ابتدایی در دهان و معده و روده ها، وارد کبد شده و از آنجا به سراسر بدن منتقل می شوند.
به علت عدم آگاهی از تغذیه انسانی، ما این اندام مهم و مرکز توزیع انرژی را چنان مختل و بیمار کرده ایم که بعضی مواقع مانند تخته ای سخت و سفت شده و قسمتی از آن گندیده و از حالت عادی خارج می شود.
بعضی از افراد بدون اینکه بدانند الکل چه بلایی سر این عضو حیاتی بدن می آورد، سال ها الکل می نوشند و باعث می شوند که این بزرگترین غده درونی بدن، به پاره آجری سفت و سخت تبدیل شود که در نهایت قادر به ایفای ابتدایی ترین اعمال بیولوژی خود نباشد و برای این حالت وخیم نامی هم انتخاب کرده اند، سیروز.
چه کسی می داند که فرمول شیمیایی الکل و تمام مواد هیدروکربودار مانند نان و همه مواد نشاسته ای، شبیه الکل است. ( C6H5oh)
این همه نوزادی که از همان بدو تولد یرقان و زردی دارند، دلیل این مدعاست که مواد نشاسته ای باعث مختل شدن عمل کبد می شود و مصرف این همه ادویه جات زرد و رنگی مانند زردچوبه عملکرد حیاتی این عضو مهم را مخدوش می کند.
بیماری هایی که ما آن را با نام هپاتیت می شناسیم، همگی در اثر مختل شدن کار این عضو حیاتی بدن است که در اثر تغذیه غیر اصولی به وجود آمده اند و تا این اندام پاکسازی نشود، امکان ندارد که بیمار سالم شود و تمام اقدامات پزشکی اوضاع را وخیم تر می کند و باعث انهدام هرچه بیشتر این عضو حیاتی می شود. این آزمایشگاه بیولوژی طوری ساخته شده که به راحتی می تواند خود را ترمیم و بازسازی کند، درست مانند مارمولکی که وقتی دم آن قطع می شود، می تواند دوباره آن را ترمیم کند.
وقتی فعالیت این آزمایشگاه حیاتی بدن مختل شود، دیگر قادر نیست به سلول های بدن غذاسازی کند و در نتیجه سلول ها به تدریج دچار کمبود مواد غذایی می شوند و از شکل و فرم اولیه خود خارج، چروکیده و خشک شده و تغییر شکل می دهند. این حالت را در بیماری ای که اسم آن را سرطان گذاشته ایم اما علت آن را نمی دانیم، به وضوح می بینیم.
ما همراه غذاهای پخته مقدار زیادی چربی که ویرانگر کبد است، مصرف می کنیم. این چربی های مصنوعی همراه مواد نشاسته ای مانند برنج، نان و سیب زمینی باعث می شوند که لابلای سلول های کبد مقدار زیادی چربی ذخیره شود. وکیسه صفرا نیز بسته شود و چربی ها به صورت گلوله هایی که با مواد دیگر توام هستند، درکبد و کیسه صفرا ذخیره شوند و درنهایت مجاری خروج سموم از کبد، مسدود یا نیمه مسدود می شود. در این حالت وقتی که کبد نتواند مواد سمی را از خود خارج کند و کیسه صفرا هم بسته شده باشد، آن وقت است که چربی های خورده شده با مواد به اصطلاح غذایی، در بین عروق رسوب کرده و باعث انسداد شرایین می شود و ما با کبدی چرب و رگ های نیمه مسدود و جریان فشار خونی مواجه هستیم که کسی به درستی نمی داند چه بر سر آن آمده است.
وقتی این اندام مهم درست کار نکند، با بیماری های متعددی مواجه می شویم که تعداد آن ها قابل شمارش نیست و در لغتنامه کلیسای پزشکی بیش از سه هزار اسم بر آن ها نهاده اند که کسی به درستی علت آن ها نمی داند.
گذشته از اینکه این بیماری ها چه علائمی دارند و ما بر آنها چه اسمی نهاده ایم، علت تمام آن ها فقط یک چیز و آن مسمومیت است.
